زندگی فاجعه بار من

part:5

تو توی خونه من چیکار میکنی؟
-من بودم با اربابم درست صحبت می کردم.
چی؟!
-(به بادیگارداش علامت میده)
هیی ولم کنیننن(داد کم) منو دارین کجا میبرین؟(داد کم)

* ویو ا.ت *

هرچی داد میزدم و سوال میپرسیدم کسی جوابمو نمیداد.
بعد بردنم و سوار یه ون سیاه کردن.
ولی اون مَرده برام خیلی آشنا بود...
صبر کن ببینم....
اون همون بزرگترین مافیای جهان نیست؟!!
آره خودشه،جئون جونگکوک پولدار ترین و بزرگترین مافیای جهان.
وای حالا چه خاکی بکنم تو سرم؟!

* ویو جونگکوک *

هوفففف بدنش داره دیوونم میکنه.
اون بدن سفیدش،موهای بلند و بورش،بدن رو فرمش داره بدجور تحریکم میکنه.
وقتی رسیدیم عمارت سریع رفتم بیرون.
چون خوب نیست همین اول به ف.ا.ک.ش
بدم.
رفتم تا یکی از ه.ر.ز.ه های بار محبوب سئول رو به ف.ا.ک بدم.
ولی....
چرا اینقدر بهش فکر میکنم؟!
نکنه عاشقش شدم؟؟نه بابا...
چرا جئون،انکارش نکن!
تو عاشقش شدی....
توی همین یه روز......

خببببب.
بنظرتون این حس دو طرفس؟🤫
حمایت کنید لطفااا🥺
دیدگاه ها (۱۰)

خب میدونم توی فیک جونگکوک خیلی زود عاشق ا.ت شد.ولی خب چون ای...

زندگی فاجعه بار من

زندکی فاجعه بار من

زندگی فاجعه بار من

پارت بیست‌و یکم امگای شیرین من 🌷ویو تهیونگ عمارت ساعت 11:45:...

پارت ۸۶ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط